باز هم شاهکار های خالو راشد

کار نشد ندارد.

کاش می شد جاده را هموار کـرد

بعد ٍچندی بار خود را بار کـــــــــرد

مال ملــــت را دولپــی خورد و باز،

کار خود را همچنان تکرار کـــــــرد

مثل آن حاجی که شب تا خرخره

روزه را با مال ما افطار کــــــــرد!

گفت دزدی توی ایران باب نیست

بعد بر این حرف مفت اصرار کرد!

کاش می شد دزدی از مستضعفان،

کرد و بعد این کار را انکار کــــــرد

می شود از مسلمین چاپید و رفت

در بلاد کفر استغفـار کـــــــــــرد!

بعد از آن هم تیر خشم و انتــقاد

پرت سوی قلب اســـتکبار کــــرد

می رسد روزی که بی ترس از گسل

توی "بم " هم تکیه بر دیوار کرد!

می شود حتی بدون ضرب و شتم

نزد قاضـی جرم را اقرار کــــــــرد

یا که مثل برخی از همـسایه ها

متهم را می توان اجبار کـــــــرد!

کاش می شد هر کسی کرد انتقاد

پوزه اش را بست و در افسار کرد!

کاش می شد جای موی سیخ سیخ

بر سر نسل جوان دستار کــــــرد

گاه حتی می شود با یک سکوت

دشمنان را شست و رفت و خار کرد

می شود آیا که هر کار حــــــرام

روز روشن، کم که نه! بسیار کرد؟!

هر کسی هم کرد دست از پا خطا

دست و پا را سوژه ی اخبار کــرد

گاه گاهی مثل شیث و نصـرتی

شوخی بامزه با همکار کــــــرد!

("خشت اول گر نهد معمار کج"

راست باید نزد پیمانکار کــــرد!)

تا ز هر انگشــــتمان بارد هــــــنر

دست خالی می شود هر کار کرد!

با وجود ٍ این دو بازیکن یقــــــین،

می توان با هر کجا پیکار کــــــرد

کاش می شد با رژیم صهیونیسم

با همین فن لااقل دیدار کــــــرد!!